خودپرستی ریشهی همهی ترسهاست. انسانی که از گرسنگی وحشت دارد، با اولین محاصرهی اقتصادی تسلیم میشود. آدمی که از جان خویش میترسد، با اولین تهدید به زانو میافتد و از حقوق خویش در میگذرد. همهی قدرتهای جهنمی دنیا اکنون شب و روز در این اندیشهاند که نقطهی ضعف و انفصام کار ما را پیدا کنند و از همان نقطه بر ما فشار بیاورند. هیچ یک از تجربیاتی که دربارهی انقلابهای دیگر داشتهاند، در مورد ما کارگر نبوده و حیلهها یکی پس از دیگری شکست خورده است...
... بالعکس در جهان امروز «خودپرستی» را منشأ همهی خیرات میدانند. تفکر اومانیستی که تفکر غالب انسان امروز است، برخلاف آنچه اکثراً پنداشتهاند، نه تنها انسان را در جایگاه حقیقی خویش نمینشاند بلکه او را به سوی خودپرستی میراند. سودپرستی انسان امروز ناشی از خودپرستی اوست و همان طور که میدانیم، منفعتگرایی و سودپرستی بنیان اقتصاد سرمایهداری است، و بدون هیچ اغراقی میتوان گفت که تمدن امروز استروکتور نهادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خویش را تماما بر همین بنیان پیافکنده است...