چرا غرب شناسی...
آنچه در ذیل می آید تنهاو تنها مقدمه ای بر چرایی غرب شناسی می باشد .
داعیه انقلاب اسلامی چیزی جز برانداختن ساختارها و نظام های عقیدتی و سیاسی کفر جهانی بر پایه تفکر نجات بخش اسلام ناب محمدی (ص) در سراسر جهان نمی باشد .آنچه که در این میان ، شایان توجه است فقدان ارائه تحلیلی همه جانبه ، عمیق و بی خدشه توسط ما در مورد ماهیت استکباری سران تمدن حاکم بر بشریت است و لذا بسیار می شود که با تحلیل های سطحی فریب می خوریم و از شناخت واقعی دشمنان خود عاجز می مانیم .از طرفی شناخت ابعاد پنهان و پیدای غرب ، مصداق حقیقی بصیرت یابی است چرا که به معنای واقعی ، چشم را بر راه پر پیچ و خم و ناگوار حیات در دنیای معاصر که آغشته و مشحون از ارزش های غربی است باز می کند . " العالِم علی غیر بصیره کالسائِر علی غیر طریق لا یزیده سرعه السَیر اِلا بُعداً " بنابراین یک شناخت جامع از تمدن عالمگیر غرب ، لازم به نظر می رسد ، بایستی بدانیم برنامه حال و آینده غرب چیست ؟ جریان شیطنت ابلیس چه مسیری را طی کرده تا توانسته است یک تمدن بر مبنای شهوت و هواپرستی بنا کند ؟ جوهره تمدن غرب چیست ؟ چهره های مختلف آن کدامند ؟ ماهیت حقیقی آن چگونه در مدنیت ، اقتصاد، مدیریت ، مناسبات ، ساختارها ،رفاه،توسعه ، علم ،تکنولوژی و همه ابعاد ریشه دوانده است ؟
افشاگری علیه ابلیس از ضروریات پیروزی کلمه توحید است چون حربه شیطان ، تزئین است " لَاُزَیِّنَنَّ لهم فی الارض و لَاُغْوِیَنَّهم اجمعین "(سوره حجر_ 39) و این افشاگری هم جز با شناخت دقیق و قاعده مند ، ممکن نیست . روح شیطانی و اغواگری ، ضلالت و تاریکی ، تنزل انسان تا حد چهارپایان ، نفی حیات انسانی و استکبار انسان بر خدای متعال باید شناسایی و افشا گرددو نتایج و لوازم آن یعنی استضعاف و تحقیر بشر و استثمار و استعمار آنان برملا گردد .