فلسفه علوم انسانی اسلامی

    علوم انسانی اسلامی، یکی از مباحثی است که ذهن بسیاری از پژوهشگران امروزی را به خود مشغول کرده است و شاهد نظریات متفاوتی از سوی اندیشمندان در این زمینه هستیم. استاد دادجو در این زمینه بر این باور هستند که باید با توجه بیش از پیش به فلسفه علوم انسانی و استفاده از منابع غنی دینی که در این زمینه موجود هست، جهانی­بینی اسلامی را به دست بیاوریم و علوم انسانی را اسلامی کنیم.

سقوط علم

    متن پیش رو، نمایی کلی از تاریخ و سیر علوم در غرب است و در پی پاسخ به این سوال می­باشد که دلیل انسان­محور و تجربه­گرا شدن علوم غربی معاصر چیست. آنچه زیربنای علم معاصر غربی است، در درجه­ی اول ریشه در مکتب دومنیکن­ها و سپس مکتب فرانسسی در قرون وسطی دارد. این دو مکتب نیز به ترتیب تحت تأثیر افکار و ارسطو در یونان باستان می­باشند.

مرد جنگ

ما با اسراییل وارد جنگ خواهیم شد

هرکس مرد این راه است، بسم الله!

هرکس نیست، خداحافظ...!

احمد متوسلیان

سه گانه تفکر، فرهنگ و تمدن

    در این نوشته، پس از آشنایی مختصر با تمدن، فرهنگ و تفکر، به این امر پرداخته شده است که تفکر اومانیستی و حاکم و سکولار بر غرب موجب ظهور تمدن مادی در غرب شده است و انسان را به سمت این تفکر مادی سوق داده است.

جلسه نقد دوره والعصر

جلسه نقد دوره والعصر شب پیش با حضور چندی از شورای بسیج دانشجویی , فرمانده بسیج دانشجویی ؛ و کادر اجرایی و آموزشی دوره برگزار شد.

دراین جلسه ابتدا برادر قلیچی پور  از دوستان کد 91 با کلام الله  مجید حضار محترم را به فیض رسانید. بعد از آن برادر قلی نژاد مسئول بسیج دانشجویی در مورد اهمیت و جایگاه این دوره و تحولی که در دوره قبل والعصر اتفاق افتاد و بحث سبک زندگی والعصر نکاتی را ایراد فرمود. ایشان این دوره را از پربرکت ترین کارهای بسیج دانشجویی دانست و دوره های دیگر مانند اقدام و قلم را برگرفته از این دوره  قلم داد کرد و خاطر نشان شد که دوستان باید از همین الان حرکت و  کار جدی برای والعصر 16 را شروع کنند.

در ادامه از کادر اجرایی  و آموزشی دوره تقدیر شد. و بعد از تقدیر دوستان به نقد و واکاوی مسایل اجرایی و آموزشی دوره پرداخته شد.

در اخر برادر نیک منش  مسئول واحد جهاد علمی و مسئول دوره والعصر 15نکاتی نسبت به نقد های دوستان ایراد فرمود. ایشان این دوره را از برکات بسیج خواندند و هدف خود را حرکت در جبهه انقلاب معرفی کرد. ایشان فرمودند از مختصات چنین دوره هایی اجین شدن  و گره خوردن کار اجرایی و محتوایی در کنار هم است و مطلوب ما یک نیروی محتوایی صرف یا اجرایی صرف نیست.

در پایان جلسه دوستان دعای سلامتی امام زمان ^{علیه السلام} را با هم قرائت کردند و از خداوند منان توفیق هرچه بیشتر خدمت در این جبهه را خواستار شدند.

والعصر

جلسه نقد و بررسی دوره تربیتی آموزشی والعصر 15 به همراه تقدیر از کادر آموزشی و اجرایی دوره

دوشنبه 4 دی ماه  ساعت 21 تالار امام خمینی رحمه الله علیه

حضور برای عموم دانشجویان دانشگاه آزاد می باشد.

به گزارش دبیرخانه والعصر دوره والعصر امسال در سه سطح آموزشی برگزار شد و از ویژگی های این دوره شرکت دانشجویان دانشگاه های مختلف در سه سطح دوره بود.

این دوره تابستان امسال در مشهد مقدس برگزار شد و مورد استقبال تعداد زیادی از دانشجویان و طلبه ها قرار گرفت. مدت زمان دوره از یکم تا بیستم شهریور ماه بود و از اساتید برجسته ای چون حجه الاسلام پارسانیا؛ دکتر رجبی؛ مهندس بابایی؛ دکتر یامین پور و... استفاده شد.

پیام ناب...

... مبارزه علمی برای جوانان زنده کردن روح جستجو و کشف واقعیت ها و حقیقت هاست و اما مبارزه عملی آنان در بهترین صحنه های زندگی و جهاد و شهادت شکل گرفته است ...

چرا علم دینی تولید نمی‌شود؟

کسانی که سؤال فوق را می‌شناسند، انتظار دارند که ذیل آن به مباحثی فلسفی ـ نیمه فلسفی و بحث‌های محتوایی پیرامون روش تلفیق معارف اسلامی با علوم دینی ببینند و احتمالاً پس از خواندن مطالب این نوشته، بر کوته‌بینی و تنگ‌ نظری و بی‌سوادی نویسندة این مطالب اظهار تأسف می‌کنند که به جای پرداختن به بحث‌های علمی و محتوایی، به این مطالب سخیف پرداخته است. اشکالی ندارد، آنان که علاوه بر حضور فیزیکی و رسمی، حضور واقعی و قلبی در دانشگاه دارند...

چرا غرب شناسی...

 

آنچه در ذیل می آید تنهاو تنها مقدمه ای بر چرایی غرب شناسی می باشد .

داعیه انقلاب اسلامی چیزی جز برانداختن ساختارها و نظام های عقیدتی و سیاسی کفر جهانی بر پایه تفکر نجات بخش اسلام ناب محمدی (ص) در سراسر جهان نمی باشد .آنچه که در این میان ، شایان توجه است فقدان ارائه تحلیلی همه جانبه ، عمیق و بی خدشه توسط ما در مورد ماهیت استکباری سران تمدن حاکم بر بشریت است و لذا بسیار  می شود که با تحلیل های سطحی فریب می خوریم و از شناخت واقعی دشمنان خود عاجز می مانیم .از طرفی شناخت ابعاد پنهان و پیدای غرب ، مصداق حقیقی بصیرت یابی است چرا که به معنای واقعی ، چشم را بر راه پر پیچ و خم و ناگوار حیات در دنیای معاصر که آغشته و مشحون از ارزش های غربی است باز می کند . " العالِم علی غیر بصیره کالسائِر علی غیر طریق لا یزیده سرعه السَیر اِلا بُعداً " بنابراین یک شناخت جامع از تمدن عالمگیر غرب ، لازم به نظر می رسد ، بایستی بدانیم برنامه حال و آینده غرب چیست ؟ جریان شیطنت ابلیس چه مسیری را طی کرده تا توانسته است یک تمدن بر مبنای شهوت و هواپرستی بنا کند ؟ جوهره تمدن غرب چیست ؟ چهره های مختلف آن کدامند ؟ ماهیت حقیقی آن چگونه در مدنیت ، اقتصاد، مدیریت ، مناسبات ، ساختارها ،رفاه،توسعه ، علم ،تکنولوژی و همه ابعاد ریشه دوانده است ؟

افشاگری علیه ابلیس از ضروریات پیروزی کلمه توحید است چون حربه شیطان ، تزئین است " لَاُزَیِّنَنَّ لهم فی الارض و لَاُغْوِیَنَّهم اجمعین "(سوره حجر_ 39) و این افشاگری هم جز با شناخت دقیق و قاعده مند ، ممکن نیست . روح شیطانی و اغواگری ، ضلالت و تاریکی ، تنزل انسان تا حد چهارپایان ، نفی حیات انسانی و استکبار انسان بر خدای متعال باید شناسایی و افشا گرددو نتایج و لوازم آن یعنی استضعاف و تحقیر بشر و استثمار و استعمار آنان برملا گردد .

عبور از فردا (7)

عدم مطلوبیت تقلید

                                              

            تمدن غرب برپایه عقل منقطع از وحی بنا شده است و خود غربیها نیز معترفند که عقل بشر ناقص است. اما غرب وحی را از عرصه زندگی کنار زده است و چاره‌ای ندارد که به عقل ناقص منقطع از وحی چنگ بزند و هرچند می‌داند که اشتباهات فراوانی دارد اما راهی برای رهایی از ظلمات خود‌محوری, ندارد. به یافته عقل خود اکتفا می‌کند و می‌داند که این یافته‌ها صائب نیست. بسیار نابخردانه است که ما مسلمانان راهی را طی کنیم که راهنمای آن عقل غافل از وحی است. اگر ما در ساز و کار زندگی و تامین نیازهای خود همان راهی را طی کنیم که غرب طی کرده است، عملاً‌ قرآن کریم را از زندگی خود حذف کرده ایم. زیرا وحی در راهی که غرب پیموده است حاضر نیست و هر مسیری که وحی رهبری آن را برعهده نداشته باشد به سعادت نخواهد انجامید. این بدان معنی نیست که وحی مستقیماً همه جزئیات زندگی را برای ما بیان می‌کند. بلکه وحی عقل را از دام هواهای نفسانی و تمنیات پست حفظ می‌کند و جهت کلی را به آن نشان می‌دهد. وحی همه جزئیات را بیان نمی‌کند اما عقل می‌تواند درپرتو وحی همه جزئیات زندگی را در جهت کمال واقعی تنظیم کند.

بشر مدرن با تکیه بر عقل خود حتی به اهدافی که خودش مشخص کرده بود دست نیافت. ماشین برای رفاه بشر ساخته شد اما امروز ماشین است که بر انسان مسلط شده و انسان اسیر دست ساخته خویش گشته است. غرب به دنبال آزادی و رهایی بیشتر بود ولی امروز محدودیتهایش بیشتر شده است. یعنی حتی به آنچه سعادت می‌پنداشت نیز نرسیده و به تعریفی که خود از خوشبختی ارائه کرده بود نیز دست نیافت. چارلی چاپلین در فیلم عصر جدید مرثیه خوان این آزادی شده است.در این فیلم انسانی را می‌بینیم که میان چرخ‌دنده‌های ماشین گیر افتاده است و کس دیگری به دوستش لبخند می‌زند و با این زمینه، سوت کارخانه بلند می‌شود. چاپلین پس از ساختن این فیلم برای همیشه به آمریکا ممنوع الورود می‌شود و بیش از سی سال از عمرش را به شکل تبعید در سوئیس سپری می‌کند. بعد از چاپلین نیز در ادبیات و هنر غرب, مرثیه‌سرایی برای آزادی قابل مشاهده است هنرمند غربی شیون می‌کند که آزادی ما از دست رفت. ماشینی شدن زندگی ممکن است کار فیزیکی انسان را کمتر کرده باشد اما محدودیتهای طاقت فرسایی نیز بر او تحمیل کرده است.

            در دوره مدرن عواطف انسانی لگد مال می شود. محور روابط در دوره‌های قبل، عواطف انسانی بود اما در دوره مدرن سود و سازوکارهای اداری محور روابط قرار گرفته است. حتی در ایران افراد زیادی هستند که سالها می‌گذرد و اقوام و خویشان خود را نمی‌بینند در لندن و پاریس و... این مسئله کاملاً‌عادی است که با کسی باید رابطه داشت که سود اقتصادی شما را افزایش می‌دهد. رابطه دو شهروند رابطه دو انسان نیست رابطه دو عنوان اعتباری است. آیا انسان فاقد عواطف انسانی را می‌توان انسان نامید و آیا چنین انسانی احساس راحتی و رضایت می‌کند و از زندگی خود خشنود است؟